««تغيير خود تغيير دنيا»»

آيا منطقه يا ناحيه ويامحل شما نيز دچار باندزدگي افراطي شده است؟
در صورتي كه چنين است نظرتان در اين مورد چيست؟
چه راهكاري با اين معضل به نظرتان مي رسد؟
آيا راهي وجود دارد تا بتوان سريع اين معضل را در هم نورديد؟در بعضي مناطق آموزشي ،نهادها ،ارگانها و... امروزه معضلي به نام باند وباند گرايي بوجود آمده و تمام شرايط كاري افراد را تحت الشعاع خود قرار داده است بيشتر افراد شايسته در اين ميان دچار فراموشي شده و بعضي نالايقان زمام امور را به دست گرفته و بر اساس اهداف و نيات كوچك خود جامعه محلي را به سمت اهداف ونيات سطحي خود مورد تهاجم قرار داده اند. 
با تغيير خود مي توانيد دنيا را تغيير دهيد . شما نيز مي توانيد با ارائه نظرات خود ما را در اين راه ياري فرماييد.

(در قسمت نظر دهيد يا در انجمن كوچك   دانش جديد)


فريب ظاهر كار را خوردن و مأيوس شدن،كار سختي نيست.بايد در اين راه با قصد و هدف تغيير ، گام برداريم. آيا تغيير دادن به نظر كار خطرناكي است؟!

يك فرد كوچك چگونه مي تواند صلح را در دنياي بزرگي كه كه اينگونه از نفرت پر شده است برقرار كند؟ احتمالاً براي اين كار تغيير ديدگاهها و اميال دروني خيلي بيشتر از قدرت مورد نياز است. اگر بپذيريم كه نفرت مساله اي مطلق نيست و از شرايط محيطي سرچشمه مي گيرد و در خيلي از موقعيت ها مي توان ازآن جلوگيري كرد و اين كه بسياري از نابهنجاريها را در جامعه مي بينيم اين طور پرورش مي يابند.

براي تغيير اين دنيا نيازي نيست كه نقش سياستمداران و ديپلمات ها را بازي كنيم . فقط كافي است انسان هاي با هدفي باشيم كه مي خواهند بين همه ي انسان ها پل محبّت بسازند. با هدف و اراده اي دروني به اينكه بايد تغييري انجام شود، افراد تأثيرگذار در اطراف ما فراوان  هستند .

ما كاملاً معتقديم كه تغييرات بيروني از تغييرات دروني ما سرچشمه مي گيرند . همانطور كه صورت هايمان مي تواند بازتابي براي اميال دروني مان باشد، طرز فكرمان هم مي تواند همه ي افكارمان را تحت تأثير قرار بدهد. فراموش نكنيد ، شما بايد منشأ آن تغييري باشيد كه دوست داريد در دنيا ببينيد.

تغيير دادن لزوماً انجام دوباره كارهاي افراد و متغيرهاي قبلي كه قبل از ما بوده اند و قدم گذاشتن جاي قدم هاي آنان نيست. براي هر تغيير جديد نياز به فكر جديد و تازه اي است كه قبلاً استفاده نشده باشد. فقط تغيير دادن مهم نيست ، بلكه انجام كاري متفاوت بسيار مهم است.اگر كاري قبلاً انجام نشده است ، دليل نمي شود كه نمي توان آن را انجام داد ؛ بلكه فقط به اين معني است كه شما مي توانيد اولين نفر براي انجام آن باشيد.

بنابراين هدف و اراده اي دروني در خود ايجاد كنيد تا بتوانيد دست به تغيير بزنيد . راهي را انتخاب كنيد كه افراد كمتري از آن عبور كرده اند و ناشناخته ترند.

طرز فكر ما روي تك تك افكارمان تأثير مي گذارد. طرز فكر شما روي چه پايه اي بنا شده است ؟ آيا ديگران را مي بخشيد و مي توانيد آنها را دوست داشته باشيد ؟ آيا تا به حال پيش آمده است كه خود را دوست داشته يا ببخشيد؟ اولين تغيير بايد در نحوه ي نگرش شما به خودتان و دنياي اطرافتان باشد.

نيم نگاهي به زندگيتان بياندازيد. آن را چگونه توصيف خواهيد كرد ؟ شاد؟پراشتياق؟پرهيجان؟پراسترس؟رو به پيشرفت يا رو به تنزل؟ براي خيلي ها همه ي اين حالات در يك زمان وجود دارد. خيلي چيزها هست كه آرزويش را در سر مي پرورانيم .خيلي چيزها هست كه دوست داريم فراموششان كنيم.

اگر به دنبال آرامش هستيد، راهي براي توازن زندگيتان وجود دارد. هيچكس نمي تواند كامل باشد يا زندگي ايده آلي داشته باشد. اما همه ي ما شانس اين را داريم كه با ايجاد يك رابطه خصوصي ، توفيق خداوندي را تجربه كنيم.

شما مي توانيد همين آلان با ايمانتان خداوند را از طريق عبادت هايتان به دست آوريد .اگر از خداوند خواستيد به زندگيتان وارد شود ، گاهي از او به خاطر اين موهبت و وجودش در زندگيتان تشكر كنيد . او هيچگاه شما را ترك نمي كند و شما زندگي جاويد خواهيد داشت . هر چه بيشتر از روابطتان با خداوند آگاهي بيابيد و هر چه او بيشتر دوست تان داشته باشد ، از زندگي بهترين استفاده ممكن را خواهيد برد.


بازگشت به وبلاگ    دانش جديد    مقاله قبلي    تماس